ناگفته های یک دلقک

دلنوشته های یک دلقکِ خانگی

لطفا با لبخند کش دااااااار وارد شوید ...

۲ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

سرماخوردگی

یا وجود سعی و تلاش بسیار در راستای سرما نخوردن ،  باز هم سرما خوردم :/ ... همچیه سرماخوردگی قابل تحمله به جز اب ریزش بینی :///

این عکسم نشان دهنده همون تلاش های منه :/

خستگی و ...

به شدت خسته ام بابت درگیر شدن با یه پروژه ی عجله ای  ... پروژه ای که هر چند روز یکبار نیازسنجی هاش توسط صاحبان پروژه تغییر میکرد :/ ... حتی امروز که قرار بود پروژه رو تحویل بگیرن بازم تغییر دادن این تغییر دادن ها مثل این می مونه که تو یه خونه رو بسازی و مشغول خوشگل کاری داخلش باشی بعد صاحب خونه کلا نقشه ی خونه رو تغییر بده بعد تصور اینکه هر چند روز یک بار این اتفاق بیوفته چقدر می تونه عذاب اور و خسته کننده باشه متاسفانه یکی از بدی های کار ما اینه که وقتی صاحب پروژه قراره نیازسنجی کنه دقیقا نمی دونه چی میخواد و تازه بعد از تحویل پروژه یادش میوفته که چه چیزایی می خواسته :// ... گاهی وقتا با خودم فکر میکنم که اخه چه کاریه !!! وقتی اینقدر خستم میکنه ناامید و دلزده میشم ... چقدر خوبه که فردا میرم سفر ... حداقل یه آب و هوایی عوض کنم :)