این
که امشب مثل خیلی از شبا دلم بی دلیل گرفته چیز عجیبی نیست چون دیگه داره تبدیل
میشه به یه عادت ، که می دونم هرزگاهی میاد سراغم ... قرار نبود این همه مدت نباشم
اما اینقدر درگیر بودم که تا چشم باز کردم دیدم یک ماه و نیمه که نیستم ... امشب وارد پنل مدیریت شدم کامنتاتون خیلی حس خوبی داشت فکر نمی کردم
بود ونبود این دلقک برای کسی مهم باشه ... فقط می تونم بگم شرمندتونم رفقا مرسی که
اینقدر خوبین :)
سرور
جان ببخشید که دیر پیامتو خوندم و ببخشید که نگرانت کردم حیف که دیگه نیستی
امیدوارم یه روزی دوباره برگردی و بنویسی برات ارزوی خوشبختی می کنم ...
blue،
دختریم ، پژال ، ری را و بهار مرسی که سراغمو گرفتین همین واسه ی من یه دنیا ارزش
داره مرسی رفقا که اینقدر با معرفتین ... بهم ثابت کردین معرفتتون خیلی بیشتر از
دوستای واقعیمه ... شرمنده اگه نگران شدید...
دلم
برای همه رفقای وبلاگی تنگ شده بود هر چند دورادور می خوندمتون ... اومدم که بگم
برگشتم :)
+امروز نوشت : چون از نظرات خوبتون یک ماه و نیمه که می گذره نظرات بدون پاسخ تایید شدن ... مرسی از لطفتون:)
چقدر خوبه که برگشتی :)))))))))))
حسابی باید گردگیری کنی وبلاگت رو..بس که دیر اومدی دختر..!رو کلاه دلقک کنار کامنت خاک نشست بابا:))
خوش اومدی مهربون
خیلی خوشحالم برگشتی ارزوی هنرمند دوست داشتنی ^ـ^جات خیلی خالی بود:)
+یه وب پیدا کرده بودم طراحی قالب ، قالبت اونجا بود میخواستم ازش بپرسم خودتی یا نه روم نشد!:)) حالا اون تویی؟
منم همین قدر نبودم ولی یه فرقی داره
من هنوزم نیستم. D:
و اینکه، خوش برگشتی
دیدگاه ها [ ۱۷ ]