ناگفته های یک دلقک

دلنوشته های یک دلقکِ خانگی

لطفا با لبخند کش دااااااار وارد شوید ...

هماهنگی بی هماهنگی ...

یکی از مهم ترین معضلاتمان در دوران مدرسه هماهنگی در جهت پیچاندن یک هفته ی آخر مانده به عید بود حالا این معضل متاسفانه به شکلی دیگر در دوران دانشجویی هم گریبانگیرمان شده است
دیشب زمزمه هایی راجبه اینکه فردا کلاس سیستم عامل را تعطیل کنیم به گوشم رسید و حدودا یک ساعت بعد از طریق تلگرام به یک گروه دعوت شدم که در راستای پیچاندن کلاس های روز چهاردهم و هماهنگی با دوستانِ هم کلاسی ساخته شده بود
آخه سر پیری و معرکه گیری!!!!

الان که در آستانه ی فارغ التحصیلی به سر می بریم دیگر ساختن چنین گروهایی چه فایده ای می تواند داشته باشد !!!
خلاصه در گروه پیرامون این موضوع صحبت هایی زده شد ویک عده سعی می کردند که مخالفان را متقاعد کنند ...

بین دو راهی مانده بودم که بروم یا نه !!!  بخوانم یا نه!!!! 
رفتن سر کلاس بی شک آه و نفرین دوستانی که غیبت کرده بودند را به دنبال داشت و اگر هم نمی رفتم یک فرصت خوب برای ارائه دادن درس را از دست میدادم بعلاوه احتمال داشت به دلیل حضور یک عده آدم ترسو سرِ کلاس یک عدد غیبت نوش جان کنم...
در نهایت دل را به دریا زدم و تصمیم بر آن شد که فردا نروم و با دوستان هماهنگ باشم ....
و داخل گروه هم علناً اعلام کردم ...
همه هماهنگ بودیم و کلاس روز چاردهم تعطیل رسمی اعلام شد تا این که صبح داخل همون گروه خبرش رسید که شش عدد موجود فضایی در کلاس دیده شده و کلاس را هم تشکیل داده اند و آه و نفرین غیبت خوردگان را به جان خریده اند ...
همگی یک عدد غیبت نوش کرده ایم...
این هم از هماهنگی دانشجویان ترم هفتی :|

واقعا جای تاسف دارد ...


دسته بندی :
دانشجویی نوشت

دیدگاه ها [ ۲ ]

آدم فروش هااا همه جا هستند !!
آره متاسفانه :/
منم الان دقیقا موندم فردا باید برم یا نرم کلا هماهنگی دانشجو های ایرانی تو حلق رئیس دانشگاه :ا
دقیقا :|
peer
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.